به خانه ۱۰ متری فکر کردهاید؟
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۵۵۷۶۵
به گزارش قدس آنلاین، روزنامه «فرهیختگان» نوشت: این روزها وضعیت با گذشته و شنیدههای قبلی تفاوتهای زیادی کرده، هم طبقه درگیر با مساله گستردهتر شده و تعداد افرادی که دغدغه مسکن دارند افزایش تصاعدی داشته و هم اینکه هزینه خرید و اجاره مسکن چنان جهشی داشته که خانهدار شدن نهتنها چشماندازی برای خانوادهها نیست که تبدیل به رویا و آرزو شده، فقط کافی است کمی بیشتر به خود و دور و بریهایمان دقت کنیم و ببینیم چه فشاری را متحمل میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد، ۲۹ ساله
چند شب پیش اتفاقی در یکی از هیاتهای مذهبی تهران باهم آشنا شدیم. در حیاط حسینیه ایستاده بود و پشت تلفن همراه با یکی از اقوامشان در ارتباط با اجارهخانه چکوچانه میزد. سر صحبت باز شد، ۲۹ ساله بود و دوسالی میشد که ازدواج کرده بود. لیسانس حقوق داشت و صبحها در یک کارگاه کار میکرد و بعد از ظهرها هم ویزیتوری یک قنادی در تهران را میکرد. به کافهها میرفت و کیک میفروخت. درآمد زیادی نداشت، یا حداقل درآمدش با هزینهها هماهنگ نبود. خودش میگفت اصلیترین دغدغهاش خانه شده، یکی از اقوامشان خانهای در حوالی خیابان آذربایجان تهران داشت و با منت و قیمت پایینتر به آنها اجاره داده بود. ماهی بیش از ۶ میلیون اجاره میداد، برای یک خانه ۶۰ متری در طبقه چهارم یک ساختمان قدیمی بدون آسانسور و پارکینگ. چندصد میلیونی هم خرج رهن خانه شده بود. این روزها نزدیک موعد سرسال خانه است و گویا آن فامیل صاحبخانه، طلب رهن بیشتر و اجاره ۹ میلیونی کرده بود؛ بیهیچ منطق و ضابطهای. دستش هم به جایی بند نبود و بدتر از آن امکان جابهجایی هم نداشت جز اینکه به محلات پایینتر برود که این را هم نمیخواست. همسرش زمان زیادی در خانه تنها بود و امنیت محله برایش مهم بود، با هم گپ زدیم و سر آخر هم همان جملهای که ابتدای گزارش نوشتم را گفت که «مگه چقدر درمیارم که ماهی ۹ میلیون اجاره خونه بدم؟»
حمید، ۳۳ ساله
راننده اسنپ بود. شکل و شمایلش شبیه اینهایی بود که کار هنری میکنند. گردنبند خاصی گردنش بود و کلاه خاصتری روی سرش، ریش و سبیلش را هم طور خاصی اصلاح کرده بود. از مدل برخورد و مسیریابیهایش، همینطور بوی نویی ساینای سفیدی که داشت مشخص بود که خیلی وقت نیست راننده اسنپ شده و از این راه کسب درآمد میکند. سر صحبت را باز کردیم. تدوینگر بود، چند نمونهای از کارهایش را داخل تلفن همراهش به من نشان داد، چون گفتم در فضای رسانه کار میکنم و میخواست رابطهای برقرار شود تا اگر پروژهای بود معرفی کنم. میگفت در یکی از مجموعههای معروف شبکه نمایش خانگی مشغول کار بوده و حتی برای صداوسیما هم کار میکرده، بعد از اتفاقات اخیر و بهخاطر یک استوری که در اعتراض به وضعیت موجود گذاشته بود هر دو کارش را از دست داده و خیلی از روابطش هم از بین رفته، باکس تدوینش هم به مشکل خورده بود و ۲۰، ۳۰ میلیونی نیاز داشت تا آن را سر پا کند، اما نگرانی اصلیاش خانه بود. میگفت یک خانه ۳۰ متری جنوب تهران اجاره کرده بود و مجردی میگذراند، ۳۰۰ میلیون ودیعه داده بود، ماهی پنجمیلیون تومان اجاره که با هیچ قاعده اجاره خانهای همخوانی نداشت این اعداد. میگفت چندماهی تا سر سال و اتمام قرارداد مانده اما صاحبخانه از همین الان زمزمه دوبرابر بیعانه و اجاره را میکند! میگفت: «۳۰ متر زیرزمین بدون هیچ امکانات خاصی، انقد باید اجارهش باشه؟»
امید، ۳۵ ساله
چندوقت پیش برای انجام کاری دنبال یک نویسنده میگشتم که قواعد فضای مجازی را بلد باشند. یکی از دوستان کاری سپرده بود و من هم فرصت انجامش را نداشتم، دنبال یک نفر میگشتم. یکی از دوستان معتمد امید را معرفی کرد. تماس گرفتم و قراری برای جلسه تنظیم کرده بودیم. متاهل بود و یک دختر داشت. شرایط کار را توضیح دادم و بعد گفت میخواهد از تهران مهاجرت کند، امکان کار حضوری را ندارد. این روزها هم در یکی از این فروشگاههای زنجیرهای مشغول کار است و صبح تا عصر قفسه پر میکند. از قرابت تولید محتوا و قفسه فروشگاههای زنجیرهای پرسیدم، گفت بعد از فیلترینگ شبکههای مجازی خارجی کسبوکارشان کساد شده، کلی پروژه داشتند که زمین خورده و کنسل شده بودند. برای همین کار دیگری هم میکرد و بهقول معروف با مسافرکشی که در مسیر رفتوبرگشت از خانه انجام میداد، سهشغله بود. از علت مهاجرتش پرسیدم و میگفت از پس اجاره خانه برنمیآید. سالهاست منطقه به منطقه و محله به محله پایین آمده، اما دیگر توان حضور در تهران را ندارد. هزینهها خیلی بالاست. خیلی بالاتر از حد تصور. در خانهای ۵۰ متری سکونت داشت و ماهی هشتمیلیون اجاره خانه میداد. میگفت با دوستان و اقوام صبحت کردهام در شهرستان جویای کار باشند، همین روزها از این تهران لعنتی خواهم رفت.
مسعود، ۴۱ ساله
کارگر یکی از کارگاههای نجاری اطراف تهران بود. دو بچه داشت؛ یکی دانشجو و دیگری دانشآموز کلاس نهم. ماهیانه حدود ۱۰ میلیون درآمد داشت، با تمام اضافه کاریهایی که از او میکشیدند. در جریان جشنواره فجر با او آشنا شدم، یکی از غرفهها سفارشی داده بودند به کارگاه آنها، مسئول دکور هم کارگر نداشت این بنده خدا را با خودش به پردیس ملت آورده بود. چندرغاز هم در جیبش گذاشت تا آنجا مثلا کمک دستش باشد. ما هم آنجا غرفه داشتیم و آخر شبی با هم چندکلمهای همصحبت شدیم. آنجا از وضعیت و درآمدش گفت و اینکه دیگر از پس هزینههای زندگی برنمیآید. نمیداند خرج پسر دانشجو و دختر محصلش را بپردازد و همزمان اجاره خانه و هزینههای جاری را هم تقبل کند. هیچ کمکی هم نداشت. پدر و مادرش هر دو به رحمت خدا رفته بودند و ارث و میراث اندکشان را هم پیشخور کرده بودند. ساکن بومهن بود، در یکی از محلههای ضعیف آنجا ساکن خانهای ۶۰ متری بود. ۵۰ میلیون پول پیش داده بود و ماهیانه چهارمیلیون اجاره میداد! یعنی عملا ۶ میلیون ماهیانه دستش را میگرفت که باید خرج هزینه تحصیل بچهها و امور منزل میشد. آن هم در این گرانیها. سنوسالی از او گذشته بود و سرمایهای هم نداشت. میگفت حتی ماشین هم ندارم و نمیتونم بخرم تا مسافرکشی کنم و بخشی از بار هزینهها کمتر شود.
اینها بخشی از روایت هایی بود که من این مدت و بدون نیت تهیه گزارش، از نزدیکان شنیدم. منهای خیلیهایی که در شرایط خاص و بدتری هم هستند و من از روایتشان صرف نظر کردم. سوای اینها برای بهتر باورکردن وضعیت مردم برای زندگی در پایتخت و فهم دقیقتر از فاجعه بازار مسکن، بد نیست چند آگهی اجاره منزل در نقاط مختلف تهران و اطراف پایتخت را هم مرور کنیم. مروری که حتما آنهایی که این روزها درگیر اجاره مسکن هستند به چشم و مستقیم دیده و تجربه کردهاند و آنهایی هم که ندیدهاند و اطلاعی ندارند، با آگهیهای مجازی و اطلاعاتی که رسانهها منتشر کردهاند، در جریان قرار گرفتهاند. سوال اصلی با مشاهده این اطلاعات و آگهیها حتما این است که در آینده چه خواهد شد؟ راستش را بخواهید من کارشناس اقتصاد و مسکن نیستم و خود کارشناسان این حوزه هم مدتهاست اندرخم تحلیل وضعیت موجود ماندهاند. با این اوصاف چیزی که از بنگاهدارها میشنوم و وضعیتی که خود همهچیزدانها ترسیم میکنند، بهتر از وضع موجود نیست. طبق تحلیلها و البته مشاهدات، یکی از اثرات وضعیت موجود بازار مسکن مهاجرت تعداد زیادی از مردم از پایتخت به حاشیه و بعد از آن به شهرستانهاست. حالا خودتان ناظر به وضعیت امنیت مناطق حاشیهای، بافت فرهنگی و امکانات و ... ببینید چه معضلاتی پیش روی افراد و خانوادههاست. در بررسی آگهیهای موجود، چه چیزهایی که مستقیم خودمان پیگیر بودیم و چه آنهایی که در پلتفرمهای اینترنتی و سایتها درج شده، به موارد عجیب و غریبی برمیخوریم که شاید همین چند وقت پیش از کسی میپرسیدیم و میخواستیم پیشبینی کند، به مخیلهاش هم نمیرسید.
انتهای پیام
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: اجاره مسکن مسکن میلیون اجاره اجاره خانه هزینه ها خانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۵۵۷۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۹ میلیون خانه خالی در ژاپن! / گاردین: تا یک دهه آینده ۳۰ درصد خانهها در ژاپن خالی خواهند بود
به گزارش شفقنا از گاردین، از آنجایی که کاهش جمعیت همچنان بر جامعه و اقتصاد ژاپن تأثیر می گذارد، تعداد خانه های خالی از ۹ میلیون فراتر رفته است – به اندازه ای که کل جمعیت استرالیا را با سه نفر در هر خانه در خود جای دهد.
ارقام دولتی منتشر شده در روز سه شنبه نشان می دهد که تعداد خانه های خالی موسوم به akiya تا اکتبر 2023 بیش از نیم میلیون از نظرسنجی قبلی در سال 2018 افزایش یافته است.
ریشه این مسئله کاهش جمعیت روستایی است و بسیاری از کسانی که وارث چنین املاکی هستند، نمی توانند یا تمایلی به زندگی در آنها، نوسازی یا حتی تخریب آنها ندارند. اگرچه شهرها مصون نیستند و صدها هزار خانه خالی طولانی مدت در مناطق شهری وجود دارد.
این رقم کل خانه های خالی تقریباً ۱۴ درصد از کل خانه های ژاپن را نشان می دهد، اگرچه تعداد واقعی می تواند بیشتر باشد. موسسه تحقیقاتی نومورا تخمین می زند که نزدیک به ۱۱ میلیون اکیا وجود دارد و می تواند بیش از ۳۰ درصد از خانه ها را ظرف یک دهه تشکیل دهد.
بیش از ۴.۴ میلیون املاک مورد بررسی برای اجاره در دسترس هستند – اما برای مدت طولانی خالی بوده و عمدتاً از مراکز اصلی جمعیت دور هستند. وضعیت بیش از ۳.۸ میلیون نامعلوم است و تنها ۳۳۰۰۰۰ از ۹ میلیون فروخته شده بود.
زمین های خالی در ژاپن مالیات بیشتری نسبت به زمین های دارای ساختمان جذب می کنند، که بر بار مالی تخریب خانه های قدیمی می افزاید و باعث می شود برخی از مردم از به ارث بردن املاک خودداری کنند.
با این حال، علاقه فزاینده ای در بین خارجی ها به این انبوه املاک خالی، به ویژه خانه های کومینکا (سنتی) به عنوان گزینه ای برای اقامت ارزان و غیر معمول، خانه های تعطیلات یا اجاره به گردشگران وجود دارد.
هانا ساکاتا و همسرش تقریباً یک دهه است که خانههای خود را از طریق سرمایهگذاری میراث جدید خود بازسازی و اجاره میکنند، که با یک خانه تعطیلات در شبهجزیره ایزو که خالی مانده بود و کاملاً خراب شده بود، شروع شد. آنها یک خانه سنتی کومینکا را در روستایی در کوهستانی ناگانو پس از فروریختن بخشی از آن زیر سنگینی برف پاک نشده در حالی که صاحب سالخورده آن در یک مرکز مراقبت بود، به دست آوردند.
منبع: گاردین
کانال عصر ایران در تلگرام